آنیتاآنیتا، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره

آنیتا..کوچولوی دوست داشتنی

اولين خواب ديدن

آنيتا جونم ديروز براي اولين بار خوابت را برام گفتي . ديروز كه جمعه بود صبح داشتي تو خواب گريه ميكردي بيدار شدي  و منو ديدي گفتم آنيتا جونم خواب ديدي ؟ گفتي:آره خواب ديدم منو ميزنن گفتم كي ؟ كي تو را ميزد؟ ميگي: سلطان سليمان آخه دخترم سلطان سليمان با تو چي كار داره عسلم؟ ...
12 مهر 1393

به مناسبت ماهگرد آنیتا

سلام انيتا جونم  از اتفاقات شهريور ماه كه مهم بود  به دنيا اومدن پسر عمو پارسا بود  كه اميدوارم قدمش پر از شادي و بركت برای همه باشه . روزي كه ميخواستيم پارسا كوچولو را ببينيم بهت گفتم به عمو تبريك ميگي و ميگي عمو چشمت روشن ولي انتظاري نداشتم همون لحظه كه عمورا ديدي پريدي بغلش و گفتي عمو چشمت روشن پسرت به دنيا اومده خيلي خنديديم اين روزها روزي چند بار براي عروسكهات جشن تولدت ميگيريم با تمام مراحلش بعدشم زحمت رقص چاقو را خودت ميكشي و بعضي وقتها هم من و بابا جواد .بعضي وقتها هم برا نيكا جون (عروسكت) جشن دندون ميگيريم قربونت برم اون روز ميگي مثل كميل كه بغل مامانش بپر بپر ميكرد نيكا هم بغل من بپر بپر ميكنه بعضي...
9 مهر 1393
1